×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

پرواز عاشق

رفت از بر من انکه مرا مونس جان بود

× دلتنگی در عروج معشوق
×

آدرس وبلاگ من

saheldarya.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/saheldarya

?????? ???? ?????? ???? ???? ?????? ??? ??? ????? ??????

رفته بودی

 وقتی امدم  رفته بودی  چه ارام و بی صدا  لحظه ای درنگ نکردی تا برای دیدن چشمان بی فروغت بی تابی کنم    چه مهربان  بود ان ارامش وجودت               وقتی اغوش می گشودی و من هم چون بچه کبوتری مشتاق در ارامت جان می گرفتم     بوی عطر گل یاس پیراهنت خوابم میکرد   ارام  ارام  راستی به یاد داری   ان نگاه تشنه به دنبال نگاهت  را    وقتی در امتداد نگاهم یکی می شد  بارانی بود          و صد افسوس از   نباریدن  مروارید از گونه های  گلگونت   که در فراغ یار  چقدر   با چانه ات  می لرزید      کاش   یک بار  بعد از   این فراغ طولانی   می امدی   تا با دستانت جان تازه ای بگیرم    و  بارانی کنم ان  نگاه به بغض نشسته ی مهربانت را تا از باران ان   نگاه   جان تازه ای بگیرم       دوستت دارم     تا ابد  ای   عشق ابدی من    

یکشنبه 17 شهریور 1392 - 6:47:34 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

ali

alializadeh

http://rezaa.gegli.com

ارسال پيام

سه شنبه 19 شهریور 1392   8:26:47 AM

با كسب اجازه از مدير محترم اين وبلاگ خانم ساحل

و تشكر از آقا فريد و ديگر دوستا كه نظرات زيبايشان را مطالعه كردم

خدمت دوستان عارضم كه

اين حسن نيت و صداقت دوستان است كه اين وبلاگ زيبا را بسيار زيباتر كرده است

با تشكر مجدد

r

rmm

http://hamvatan.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 17 شهریور 1392   9:57:31 PM

امدم رفته بود

قصه اش را شنیدم

قصه مهربانی..صداقت..سادگی..

دلداری و دلدادگی..و خاطره شد

خاطره ای شیرین..در شکستن بغضی در فراز دشت خاطره ها

بودن و نبودنشان آ رامش میبخشد قلب عاشق را

باید عاشق بود تا بوی یوسف را از لابلای خاطرات لمس کرد

و این عشق ابدی است

http://saheldarya.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 17 شهریور 1392   7:44:45 PM

 دوست گرامی      هم شهری فهیم        از قلم زیبایتان سپاسگزارم   و   ممنونم از اظهار نظر شما     پایدار باشید

ali

alializadeh

http://rezaa.gegli.com

ارسال پيام

یکشنبه 17 شهریور 1392   7:19:34 PM

آمدن ، رفتن ، بی تابی کردن و .... چقدر سخت ولی دلنشین

گاهی وقتها مثل بیمار نیاز به پرستار داری

گاهی به تنهایی و خلوت

گاهی به پرستاری کردن و گاه به همنفس

قصه پر درد سریست این زندگی

گاهی دوست داری ، گاهی می رنجی

خدایا ، من ، خانم ساحل با نوشته های زیبایشان و همه دوستان عزیزم در این سایت را

به آرامشی برسان که در هر زمان و هر مکان آغوش گرم عزیزانشان را لمس کنند

وکمک کن که به جهت درخواست محبت به ذلت نیفتیم و

همیشه بزرگوار و سربلند باشیم

چرا که تو ما را اشرف مخلوقات آفریدی

خدایا بشنو صدایم